- تاریک میغ
میغتاریک، ابر سیاه، ابر تیره، ابر تاریک:
پلارک چنان تاخت از روی میغ
که در شب ستاره ز تاریک میغ،
نظامی
پلارک چنان تاخت از روی میغ
که در شب ستاره ز تاریک میغ،
نظامی
معنی تاریک میغ - جستجوی لغت در جدول جو
- تاریک میغ
ابر تاریک ابر سیاه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
احمق، کودن، کم خرد، ابله، ریش کاو، غتفره، دنگل، انوک، غمر، خل، بدخرد، کردنگ، گول، سبک رای، کم عقل، لاده، بی عقل، فغاک، نابخرد، تپنکوز، گردنگل، دنگ، شیشه گردن، کهسله، کاغه، خام ریش، کانا، خرطبع، چل، دبنگ
محاق، سرار، آخرین شب ماه
گمراه، زشت پندار، کافر:
ز شب بدخواه تو تاریک دین تر
ز ماه نو دلت باریک بین تر،
نظامی
ز شب بدخواه تو تاریک دین تر
ز ماه نو دلت باریک بین تر،
نظامی
بخاری که در زمستان بر روی هوا پدید آید و مانند دودی شود و اطرف را تیره و تاریک سازد (تمن) (ماغ) (میغ) (نژم)
روستایی در منطقه ی گلیجان قشلاقی تنکابن